Posts

با کیانوش در سرای دوست

Image
  با کیانوش در سرای دوست کیانوش جان، بیدار شو تا جوانی را از سر بگیری. سپیده‌دمی کوتاه بر سینه‌ی گرمِ مهرِ مادرت بیاسای. سپس، زیرِ تیرگیِ آسمان با گام‌هایی استوار به سوی خانه‌ی دوست برو. آنجا از پیگردِ همیشگی‌ات برای عشق و زندگی بگو؛ بگو که ای‌کاش غمِ نان نبود، و ای‌کاش همه‌چیز رنگِ احساس می‌داشت. تا بتوانی با تمام وجودت فریاد بزنی: مادر را، مادرِ میهن را، ایران‌بانو را. بگویی که زندگی یعنی در آغوش کشیدنِ همه‌ی هستیِ جهان در میهنی که هنوز یک زندگی به تو بدهکار است. ______________________________________________ این واژگان را با یادِ کیانوش سنجریِ نازنین نوشته‌ام که یک سال پیش، در چنین روزهایی، به نام آزادی ایران خودکشی کرد. کیانوشی که من می‌شناختم پر از احساس بود؛ آنچه نداشت و برایش اهمیت نداشت، مالِ دنیا بود. همه‌ی هستی‌اش را برای آزادی ایران می‌خواست و می‌گفت در مقابل وطنش، یک زندگی به او بدهکار است. عکسِ گروهی زیر مربوط به کنفرانس «چگونگی و روش‌های دستیابی به دموکراسی در ایران به مناسبت شصتمین سالگرد نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق» است که به وسیله‌ی بنیاد دانشگاهی دکتر مصدق در دانشگا...

افسانه نیک دکتر حسین فاطمی

Image
  با یاد استاد بهرام مشیری فرصتی استثنایی و باور نکردنی برایم پیش آمده است آمده است تا ماشین زمان را برای مدتی کوتاه قرض بگیرم و در شب آخر زندگی دکتر حسین فاطمی در 18 آبان 1333 به دیدارش در زندان بروم.   به آنجا که می رسم، خودم را معرفی می کنم و مراتب احترام را به جای می آورم. اجازه می گیرم تا پیشانی مرد جوان خوش سیمایی را که در سن امروزی من، سی سال از من جوانتر است را با مهر ببوسم. سپس به او می گویم که ما چقدر دوستشان داریم و نمی خواهیم که اعدام بشوند تا انوقت برای چنید نسل سوگوارشان باشیم.  به او التماس می کنم که از روی مصلحت هم که شده، از شاه درخواستِ بخشش کند تا هم برای همسرِ جوان و پسرِ شیرخواره‌اش بماند و هم برای ما یادگاری زنده از دکترمصدق باشد. او با مهربانی دستانم را می گیرد و با نگاهی نافذ به چشم‌هایم از من می پرسد اگر چنین کنم، شما نسل‌های آتیِ ایران دربارهٔ من چه خواهید گفت؟ می گویم: می‌دانم که سالها از قتلتان در رنج نخواهیم بود و عاملِ آن را لعنت نمی کنیم. و نیز تصمیمِ شما برای درخواستِ بخشش را درک می‌کنیم و بهیچ وجه ملامتتان نخواهیم کرد. گفت: عجب! «من ف...

مقابله با ترامپ و ترامپیسم: انتخابات چهارم نوامبر 2025 در آمریکا

Image
    نتیجه‌ی انتخابات امشب در آمریکا را می‌توان غرش هشداردهنده‌ی ناشی از نارضایتی مردم آمریکا از سبک و سیاست‌های ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ تلقی کرد که به گوش همه‌ی آمریکایی‌ها خواهد رسید. انتخابات کلیدی امشب عبارت بودند از: فرمانداری در ایالت‌های ویرجینیا و نیوجرسی، شهرداری نیویورک، و همه‌پرسی برای مرزبندی جدید بخش‌ها به‌منظور کسب کرسی‌های بیشتر برای دموکرات‌ها در مجلس نمایندگان آمریکا. مورد آخری در تقابل با مرزبندی دستوری ترامپ در ایالت تگزاس برای تسخیر کرسی‌های نمایندگان به سود جمهوری‌خواهان است. در همه‌ی این موارد، پیروزی چشمگیر و بزرگی نصیب دموکرات‌ها شد. تفاوت میزان رأیی که به نامزدهای دموکرات در انتخابات فرمانداری در ویرجینیا و به‌ویژه در نیوجرسی داده شد، بیش از حد انتظار بود . انتخاب یک مرد جوان ۳۴ ساله‌ی مسلمان که خود را سوسیال‌دموکرات می‌نامد و آشکارا با سیاست‌های خشونت‌بار اسرائیل مخالف است، گونه‌ای از زمین‌لرزه‌ی سیاسی محسوب می‌شود.مرد جوانی که از نهرو، رهبر استقلال، نقل قول می کند و بی محابا در سخنرانی پیروزی اش، ترامپ را تحقیر می کند و به مبارزه می خوا...

بادا که سیر قهقرایی ایران به پایان رسد: پژواک سخنان تاریخی مصدق در صد سالگی

Image
 صد سال پیش در نهم آبان 1304مجلس شورای ملی در جلسه‌ای تاریخی با هدف پادشاه کردن رضاخان، رئیس‌الوزراء و سردار سپه وقت، رأی به انقراض پادشاهی احمدشاه و سلسله قاجاریه داد. در تدارک انجام این کار، جوّ هولناکی توأم با تهدید و باج ‌دهی به‌    وجود آمده بود. تنها دو روز پیش ‌تر، واعظ قزوینی اشتباهاً به‌جای ملک‌الشعراء بهار که مخالف جدی  .پادشاهی رضا خان بود، به قتل رسیده بود در جلسه نهم آبان، تنها پنج نفر از نمایندگان حاضر به‌عنوان مخالف سخنرانی کردند. مخالفت این پنج نفر نیز در دفاع از احمدشاه و تداوم سلطنت قاجاریه نبود، بلکه در بیمناکی از استیلای استبداد رضا ‌شاهی و نابودی حکومت مشروطه در پی تغییر قانون اساسی بود. این پنج نفر به ترتیب سخنرانی عبارت بودند از: سید حسن مدرس، حسن تقی‌زاده، حسین علاء، دکتر محمد مصدق (مصدق‌السلطنه) و حاج میرزا یحیی دولت‌آبادی. لیک، تنها سخنرانی مصدق پژواک تاریخی یافت. سخنرانی مصدق، هشداری است همچنان مربوط دربارهٔ به قهقرا رفتن ایران در نبود حکومت ملی و استقرار دیکتاتوری. اگر بخواهیم عصارهٔ زندگی ‌نامهٔ مصدق را بیان کنیم، هیچ چیزی بالاتر از آ...

در باره ی اهدای جایزه صلح نوبل به ماریا کورینا ماچادو

Image
  هر آینه بایستی شکرگزار بود که کمیته نوبل، جایزه صلح امسال را به دونالد ترامپ اهدا نکرد، اگرچه با اهدای آن به خانم ماریا کورینا ماچادو، باری دیگر بر کوس رسوایی کمیته نوبل کوبیده شد. بی شک، خانم ماچادو، رهبر اصلی مخالفان نیکلاس مادورو، رییس جمهور خودکامه ونزوئلا، زن با شهامتی است – بویژه اگربنابر گزارش ها، در خاک ونزوئلا پنهان باشد. لیک شوربختانه رویکرد خانم ماچادو در زمینه ی سیاست داخلی ونزوئلا و سیاست بین المللی تنها صلح جویانه نیست. پیشینه ماچادو گویای این واقعیت است که او در مبارزه اش ضد هوگو چاوز، رییس جمهور فقید و خودکامه ونزوئلا و جانشین او، نیکلاس مادورو، تنها به روش های صلح آمیز بسنده نکرده است. رد پای حضور او در کودتای سال 2002 علیه هوگو چاوز مستند است. او پشتیبان دخالت قدرت های خارجی در ونزوئلا و در صورت لزوم توسل آنها به زور نظامی برای سرنگونی مادورو از قدرت است. درماههای اخیر، ماچادو از بمباران قایق های ونزوئلایی و کشتار سرنشینان آنها بوسیله دولت ترامپ دفاع کرده  است، اگرچه گناهکار بودن سرنشینان در امر قاچاق مواد مخدر، مورد تایید مقامات بی طرف بین المللی قرار ...

در جستجوی دکتر حسن اقبالی

Image
  دکتر حسن اقبالی در کنار همسر ، بانو قدسی اقبالی و پسرشان، رامین  در اوایل مهاجرت به آمریکا تقدیم به بانو قدسی اقبالی گفته می شود که آدمیان نه تنها با نام خود مورد شناسایی همگان قرار می گیرند، بلکه بسیاری در معنای نام خود، جنبه های شخصیت خویش را می آفرینند. در نگاه من دکترحسن اقبالی چنین بود. مردی که بنابر نام اولش، پر از حُسن و نیکویی بود و بنابر نام خانوادگی، مردی بود که با استعداد شگرفش و تلاش بی مانندش، اقبالی بلند و بزرگ را برای خود و خانواده اش و جامعه ایرانیان آمریکایی آفرید. در دانش روانشناسی بر اهمیت تصویر ذهنی و برداشت نسبت به یک فرد که بر اثر نخستین و آخرین مواجهه با او در ذهن آدمی پدید می آید و ماندگار می شود، تاکید شده است. پس به گمانم که آن گروه از ما که بیش و کم توفیق آشنایی یا دوستی یا محضر نشینی دکتر حسن اقبالی را داشته ایم، به نیکی می دانیم و قبول داریم که او تا به آخر همانی بود که ما در اولین دیدار در ذهنمان به تصویر کشیدیم: مردی وارسته، موقر، خوش سیما، خوشرو، خوش پوش و ادیب. از اینرو بود که همواره او را نماینده ی درخشان نامش، حسن و کنیه اش، اقبالی یا...